دنیای ما

ای انسان! تو سازنده ی تاریخ،آینده،قیامت، بهشت و جهنم هستی.

دنیای ما

ای انسان! تو سازنده ی تاریخ،آینده،قیامت، بهشت و جهنم هستی.

دنیای ما

بسمه تعالی
می خواهیم با هم رشد کنیم. بیایید به هم کمک کنیم بهتر شویم و تابعیت بیشتری از عقل و عشق داشته باشیم تا هوس هایمان.

دیدگاه و نظراتتان را در میان بگذارید.

لطفا به سایر وبلاگ هایمان سر بزنید:
- دنیای ما (http://donyayema.blog.ir)
- برای زندگی ( http://donyayema2.blog.ir )
- علم و اندیشه (http://donyayema3.blog.ir )
- در خدمت انسان (http://mehre8.blog.ir )





آخرین نظرات


آقای بهشتی یک روحانی بسیار شاداب ، پرتلاش ، منظم و در عین حال نظیف و بسیار دقیق و منظم بودند و برای وقت خود حساب جدی قائل بودند . گاهی دیده می شد در تقویم خود می نوشتند ملاقات با فلانی در یکشنبه ساعت 4 بعد از ظهر شش ماه بعد و این وعده را در وقت مقرر آن انجام می دادند .

اگر حادثه ای در برنامه ایشان پیدا می شد قبلاً افراد را مطلع می کردند چون به قرارهای خودشان بسیار مقید بودند . من و برادر شهیدم که در فاجعه حزب با ایشان به شهادت رسید درس فلسفه ما از آثار شهید صدر را ماهی یک بار در خدمت ایشان مباحثه داشتیم و اشکالات ما را برطرف می کردند یک روز که در منزلشان درس بود وسط درس فرزندشان آمد و گفت آقای مطهری دم درآمده و با شما کار دارند . ایشان خیلی جدی به فرزندشان گفتند به ایشان عرض کنید من الان کار دارم اگر مطلبی دارند به شما بگویند من بعد از درس با ایشان تماس خواهم گرفت فرزند ایشان رفت و برگشت و گفت آقای مطهری می گویند خود پدرتان بیایند تا به ایشان بگویم . ایشان هم از ما عذرخواهی کردند و گفتند ناگزیر هستم خودم بروم و بلند شدند و رفتند . وقتی برگشتند دیدیم چهره ایشان از ناراحتی سرخ شده است بعد گفتند آقای مطهری بدشان آمد خوب بیاید !و ادامه دادند آقای مطهری می گفتند الان مجلس عقد یکی از پزشکان متدین است و من به او قول داده ام که با شما در مراسم خطبه عقد او شرکت کنم . من به ایشان گفتم معذرت می خواهم من الان در منزل با اشخاص دیگری وعده کرده ام و نمی توانم دراین مراسم شرکت کنم آقای مطهری با تعجب گفتند من آمده ام دنبال شما . گفتم با کمال احترامی که برای شما قائل هستم ولی چون وقتم را قبلاً به دیگران داده ام نمی توانم درخواست شما را بپذیرم و آقای مطهری با ناراحتی رفتند و بعد آقای بهشتی گفتند ناراحتی ایشان اشکالی ندارد چون من که کار خلافی نکرده ام که ایشان از من ناراحت بشوند .

این در حالی بود که ما از بستگان آقای بهشتی بودیم و می توانستند برای یکی دو ساعت از ما بخواهند در منزل باشیم تا بروند و برگردند ولی برای وقت دیگران حرمت قائل بودن .

 

منبع :

سیره ی شهید بهشتی / غلا معلی رجایی/ تهران ـ اسفند 1380 هجری خورشیدی

به نقل از نرم افزار های چند رسانه ای شاهد، شهید آیت الله دکتر سید محمّد حسینی بهشتی/ معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی  بنیاد شهید و امور ایثار گران/ تهران/ مؤسسه ی فرهنگی هنری شاهد

 

نظرات  (۲)

سلام و ادب
خداقوت...
پاسخ:
سلام. سلامت باشید.
+++
پاسخ:
سلام. متشکرم سر زدید.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی