دنیای ما

ای انسان! تو سازنده ی تاریخ،آینده،قیامت، بهشت و جهنم هستی.

دنیای ما

ای انسان! تو سازنده ی تاریخ،آینده،قیامت، بهشت و جهنم هستی.

دنیای ما

بسمه تعالی
می خواهیم با هم رشد کنیم. بیایید به هم کمک کنیم بهتر شویم و تابعیت بیشتری از عقل و عشق داشته باشیم تا هوس هایمان.

دیدگاه و نظراتتان را در میان بگذارید.

لطفا به سایر وبلاگ هایمان سر بزنید:
- دنیای ما (http://donyayema.blog.ir)
- برای زندگی ( http://donyayema2.blog.ir )
- علم و اندیشه (http://donyayema3.blog.ir )
- در خدمت انسان (http://mehre8.blog.ir )





آخرین نظرات

 

     ولایت بر زیر مجموعه:

1.      روزی در جلسه ی شورای مرکزی «گ» نشسته بودیم. آقای «ک» برای سخنرانی آمده بود. او گفت:« ببینید. آقای «ص»  که مسئول شماست، در اینجا بر من [که در درجه ی بالاتری هستم] ولایت دارد. یعنی هر چی گفت همان باید بشود. بی هماهنگی ایشون  کاری صورت نمی گیره.»[1] پس از اتمام صحبت های این بنده ی خدا هیچ کس حرفی نزد.

2.      روزی در جلسه مسئولین رده بالای کانون «گ» در کنار «ن» نشسته بودم و دو تن از خواهران حضور داشتند. یکی از ایشان که نماینده ی کل خواهران خوانده می شد، خطاب به «گ» گفت: «آقای «گ»! ظاهرا ولایت پذیری خواهران در حال کاهش است». دلم کمی سوخت. این قدر رو نداشتند بگویند آقای برادر، از دستت ناراحتیم!؟

3.      اختلاف بین نماینده ی خواهران و مسئول کانون حاد شده بود. روزی در جلسه ی شورای مرکزی قرار بود رأی گیری کنیم. تا جایی که به خاطر می آورم، همه ی خواهران مسئول در کانون آمده بودند. پس از قرائت پیشنهاد، نماینده ی خواهران از جایش بلند شد و سایر خواهران برخاستند. او نشست و همه ی خواهران هم زمان نشستند، بی هیچ حرفی و پیشنهادی و در سکوت تمام. ولایت از مسئول به نماینده ی خواهران منتقل شده بود! تازه فهمیدم توی پادگان اشرف چه می گذشت.

4.      زمان آن بود که یکی از مسئولین کانون مسئولیت را تحویل دهد. روزی به من گفت: «ببین مهدی! تو حاصل عمر من هستی! صاحب این مجموعه آقای «ر» ه !! خیلی برای رشد مجموعه تلاش کرده. چه شب هایی که گریه نکرد و زجر نکشید. کار من این بود که مجموعه رو به صاحبش برسونم. هر کس سلوکی داره. این بنده ی خدا هم سلوک خاص خودش رو داره». من که مبهوت شده بودم، چه باید می کردم؟ مثل برادر نداشته دوستش داشتم. اگه می گفت برو توی تنور،به احتمال زیاد می رفتم. مسئول بود. عزیز هم بود. حرفشوقبول کردم.

حدود یک سال پس از رفتن این بنده ی خدا، آقای «ر» بدون اطلاع اعضایی مثل من و دوستانم که عضو شورای مرکزی بودیم، به مسئول جدید «دستور داد» [در حالی که هیچ مسئولیت و ربط مستقیم یا غیر مستقیمی نداشت]، با همراهی برخی اعضای اسبق، مسئول قبلی [دوست سابقشان] را که از مجموعه رفته بود، اخراج کند!!!!!!!!

کسانی که کاره ای نبودند به وسیله ی یک نفر که آن هم چندان کاره ای نبود، کسی را که هیچ کاره بود، اخراج کردند!!!

او رفت، ما ماندیم در حالی که نمی دانستیم چه باید بکنیم. شدیم گوشت قربانی. شدیم چوب دو سر نجس.دیگران دعوا می گرفتند، ما باید جوابگو می بودیم. خودمان هم خریت کردیم که با شرایط کنار آمدیم.

5.      مدت ها بعد شاید حدود دو سال بعد شنیدم عده ای از دانشجویان با حاج آقا جلسه داشتند. یکی از خواهران خطاب به حاج آقا گفت:«مسئول ما بر ما ولایت دارد». خب، در آن زمان احتمالا خود مسئول بنده ی خدا هم فکرش را نمی کرد کسی از اعضایش دست به چنین حماقتی بزند. یکی از دوستان در کنایه به چنین مسئله ای به حقیر گفت:«من مانده ام چه طور نماینده ی رهبری در دانشگاه که با یک واسطه تعیین می شود ولایت ندارد ولی کسی که با چند صد واسطه و با رأی اعضای یک مجموعه انتخاب می شود، بر دانشجویان یا بر اعضای مجموعه ی خود ولایت می یابد؟»

6.      حالا فتوای ولی فقیه چیه؟! «‏ س 68: گاهى از بعضى از مسئولین، مسأله‏اى به عنوان «ولایت ادارى» شنیده مى‏شود که به معناى لزوم اطاعت از دستورات ‏مقام بالاتر بدون حق اعتراض است. نظر جنابعالى در این باره چیست؟ و وظیفه شرعى ما کدام است؟ ‏ ج: مخالفت با اوامر ادارى که بر اساس ضوابط و مقررات قانونى ادارى صادر شده باشد، جایز نیست. ولى در مفاهیم ‏اسلامى چیزى به عنوان ولایت ادارى وجود ندارد.‏ »

7.      یک جزوه نوشتم به نام «عبور از گروه و ایجاد تشکیلات». در آن سعی کردم اشتباهات خود و دوستان را متذکر شوم و روش درست را با استناد به نظرات امام (ره)، رهبری ، شهید بهشتی، و سایر اکابر و همچنین با استناد به مسلمات قرآنی و روایی شرح دهم. به متن ایرادی نگرفتند. گفتند می خواهد در این مجموعه تشکیلات راه بیندازد. خطرناک است. شوت شدیم.

 اون مجموعه هم یک سال بعد رفت توی سراشیبی سقوط. اول ما را محترمانه اخراج کردند، بعد از مدتی دوستانشان را با فضاحت و آبرو ریزی... .



[1] نقل به مضمون است



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی