دنیای ما

ای انسان! تو سازنده ی تاریخ،آینده،قیامت، بهشت و جهنم هستی.

دنیای ما

ای انسان! تو سازنده ی تاریخ،آینده،قیامت، بهشت و جهنم هستی.

دنیای ما

بسمه تعالی
می خواهیم با هم رشد کنیم. بیایید به هم کمک کنیم بهتر شویم و تابعیت بیشتری از عقل و عشق داشته باشیم تا هوس هایمان.

دیدگاه و نظراتتان را در میان بگذارید.

لطفا به سایر وبلاگ هایمان سر بزنید:
- دنیای ما (http://donyayema.blog.ir)
- برای زندگی ( http://donyayema2.blog.ir )
- علم و اندیشه (http://donyayema3.blog.ir )
- در خدمت انسان (http://mehre8.blog.ir )





آخرین نظرات

۶ مطلب با موضوع «امام خمینی» ثبت شده است

 

 

پس از اظهارات رئیس جمهور و واکنش برخی علما به نظرم رسید این متن میتونه کمک کنه که تفاوت نظریه ی امام خمینی (ره) و سایر آقایان بهتر مشخص بشه. و ما به فهم درست تری در خصوص نظریه ی جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه ی فقیه برسیم.

لطفا مطالعه کنید و نظراتتون رو با بنده ی حقیر در میون بذارید.

بنده در این متن در صدد رد یا تأیید سخن رئیس جمهور نیستم. در صدد تبیین درست مسئله هستم.

با تشکر

 

 

کار اندکی که با اشتیاق تداوم یابد

از کار فراوانی که تو را به ستوه آورد

بهتر و امید بخش تر است

امام علی (ع) حکمت 444

//////////////////////////////////////////////////

توان خود را به درستی ارزیابی کن و تا حدی که در توان داری کار کن نه کمتر و نه بیشتر.

کنفوسیوس می گوید:

شغلی را برگزین که دوست داری، زان پس حتی یک روز را در زندگیت به (کار کردن) نخواهی گذراند.

کار کردن با علاقه و اشتیاق نوعی تفریح مداوم است که در اثر تداوم و طولانی شدن فرد را به ستوه نمی آورد و آزرده نمی کند و کسانی که به کارشان عشق می ورزند آن را با تأمل و جدیت و آهسته و پیوسته انجام می دهند و با آن زندگی می کنند.

این افراد در روزهای تعطیل احساس فراق می نمایند و اندوهگین می شوند.

 

سید حسن خمینی: ما هر وقت از امام می پرسیدیم: چه شیوه ای در اصلاح نفس مان به کار گیری؟ می فرمودند:

دو کار بکنید، حرام را ترک کنید و واجبات را انجام دهید.

بعد تصریح می کردند: این دو کار را بکنید، بعد از آن مستحبات را اگر خواستید انجام  بدهید، خواستید انجام ندهید.

گاهی که خیلی به ایشان اصرار می کردیم که چه ذکری را در روز بگوییم؟ می گفتند:

ببینید مفاتیح چه دارد هر چه در مفاتیح است همان را عمل کنید.

...


 

یک روز دفترم نشسته بودم. آقای رجایی، فشاری که روی شانه من داد دیدم ای داد بیداد، ما همین الان باید دعوا کنیم. نگاه کردم رنگش مثل گچ پریده است. چی شده؟ گفت: تو نمی‌دانی چه کار کردی؟ گوشی از من امام کشید که در عمرم کسی این‌جور با من برخورد نکرده بود.

_ چی گفت امام؟ سر چی؟ خدایا چه خلافی کرده‌ایم؟ ما تمام دلمان با امام، تمام دلمان با انقلاب، چی شده؟

گفت ... راجع به آن اطلاعیه جواب  میتران.

گفتم: آقا به میتران می‌گفتی که این را بد ترجمه کرده‌اند؛ ما "مرکز سقر" نوشتیم.

گفت: اصلاً دعوا این نبوده است که،


هر نفسى که مى ‏کشید، هر قدمى که برمى‏ دارید، و هر لحظه‏ اى که از عمر شما مى ‏گذرد، اصلاح مشکلتر گردیده ممکن است ظلمت و تباهى بیشتر شود. هر چه سن بالا رود، این امور منافى با سعادت انسان زیادتر شده قدرت کمتر مى ‏گردد؛ پس، به پیرى که رسیدید دیگر مشکل است موفق به تهذیب و کسب فضیلت و تقوى شوید؛ نمى ‏توانید توبه کنید؛ زیرا توبه با لفظ اتوب إلى اللّه تحقق نمى ‏یابد؛ بلکه ندامت و عزم بر ترک لازم است


محمد علی موحدی کرمانی: در نجف که بودم از بعضی از افراد گلایه ای می شنیدم که می گفتند امام خیلی با ما گرم نمی گیرد. من این مسئله را به مرحوم  حاج آقا مصطفی منتقل کردم که به امام عرض کنید قدری بیشتر با این افراد گرم بگیرند.

ایشان گفت ما این قدر این مسئله را به امام گفته ایم و امام فرموده اند: این از تسویلات و دسیسه های شیطان است یعنی در حقیقت این نفس من است که مرا  دعوت می کند  با افراد بیشتر گرم بگیرم که تعداد علاقه مندانم بیشتر شود، ولی برای این که امر به من مشتبه شود که کار درستی است، شیطان می گوید: این برای خدا و اسلام است! من این کار را نمی توانم بکنم.

 

منبع: آیت صدق؛ خاطراتی از امام خمینی (ره)/ دکتر غلامعلی رجایی/ معاونت آموزش و پژوهش بعثه ی مقام معظم رهبری/ چ اول/ بهار 1388/  صص 12 و 13