دنیای ما

ای انسان! تو سازنده ی تاریخ،آینده،قیامت، بهشت و جهنم هستی.

دنیای ما

ای انسان! تو سازنده ی تاریخ،آینده،قیامت، بهشت و جهنم هستی.

دنیای ما

بسمه تعالی
می خواهیم با هم رشد کنیم. بیایید به هم کمک کنیم بهتر شویم و تابعیت بیشتری از عقل و عشق داشته باشیم تا هوس هایمان.

دیدگاه و نظراتتان را در میان بگذارید.

لطفا به سایر وبلاگ هایمان سر بزنید:
- دنیای ما (http://donyayema.blog.ir)
- برای زندگی ( http://donyayema2.blog.ir )
- علم و اندیشه (http://donyayema3.blog.ir )
- در خدمت انسان (http://mehre8.blog.ir )





آخرین نظرات

۸ مطلب با موضوع «امام موسی صدر» ثبت شده است



برای مشاهده ی کلیپ اینجا کلیک کنید: اینجا

 

We were given so many prizes

We changed the desert into oasis

We built buildings of different lengths and sizes

And we felt so very satisfied

We bought and bought

We couldn’t stop buying

We gave charity to the poor ’cause

We couldn’t stand their crying

We thought we paid our dues

But in fact

To ourselves we’re just lying

Oh

I’m walking with my head lowered in shame from my place

I’m walking with my head lowered from my race

 

سرگرم خواندن یک رمان بودم و متوجه آمدن دایی نشدم. آرام بالای سرم ایستاده بود و نگاهم می کرد. در آن زمان قصه های دنباله داری در مجلات چاپ می شد و همه ی بچه های فامیل منتظر چاپ آن ها بودند. حتی بعد از آن که این قصه ها به صورت کتاب هم چاپ می شد، آن ها را می خریدند و با ولع مطالعه می کردند. این مجلات و کتاب ها دست به دست می گشت. سرم را که از کتاب برداشتم، دایی لبخندی زد و گفت:

«آقا جواد[1]! این داستان ها جذابه، اما بعدها برای این که وقتت را با خوانهدن شان تلف کردی، افسوس می خوری. این داستان ها ساخته ی تخیلات نویسندگان است. تخیل را پرورش می دهد، اما در این سن و سال باید کتاب هایی هم بخوانی که تعقل را رشد بدهد.»

بعد چند کتاب از جمله «تاریخ تمدن» را پیشنهاد کرد. فقط نمی گفت نخوانید، بلکه  کتاب هایی هم برای خواندن معرفی می کرد.

 

 

تازه از نجف آمده بود قم. در جلسات خانوادگی، گل سر سبد جمع بود. وقتی می دید دو تا از بچه های فامیل حضور دارند، فورا یک درس عاطفی و تربیتی می گفت؛ به اصطلاح تک مضراب می زد:

-         محمّد جان! هر فرصتی برایت پیش می آید و به هر چیزی که برخورد کردی، اگر دیدی غیر از لحظه ی قبل است و چه بسا در لحظه ی بعد هم دیگر نباشد، در آن دقیق شود! فضول شو! کنجکاو شو و ببین.

-         حتی موسیقی سنتی؟

-         بله! مگر پدرت با موسیقی آشنا نیست؟ سعی کن هفته ای یک پرده موسیقی را از پدرت یاد بگیری. آن وقت دریچه ی یک علمی به روی ات باز می شود که خودش جهان دیگری است.


بنام خداوند بخشنده مهربان

پیامبر یا هر رهبر مسئولی چون آگاهی دارد و مسئولیت الهی دارد و انسان است، پیروان او نمی‌توانند ادعا کنند اگر ما هم مثل پیامبر بودیم همین‌گونه بودیم، هرگز!

مردم نیز به تمام و کمال چون پیامبرند، پیامبر به وظایف خود عمل کرد، پس بر ایشان است که بدون بهانه و عذر به وظایف خویش عمل کنند.

قرآن کریم در جاهای متعدد می‌کوشد که بر بشر بودن پیامبران تأکید کند.

قرآن در جاهای متعددی پیامبر را ملامت و او را تأدیب و توبیخ می‌کند و به او تذکر می‌دهد و نصیحتش می‌کند و پیامبر(ص) نیز همۀ این عتاب‌ها و توبیخ‌ها و این تربیت‌ها را برای مردم بیان می‌کند تا تأکیدی باشد بر انسان بودن او.



آیا مرتبه ای بالاتر از این هست؟

 

تنها عملِ‌ انسان‌ است‌ که‌ تاریخ‌ را می‌سازد، آن‌ را تغییر می‌دهد، متحول می‌کند و به‌ پیش‌ می‌برد. عوامل‌ خارجی‌ در مسیر ساختن‌ جوامع‌ بشری‌ تأثیر ندارند، بلکه‌ فقط‌ انسان‌ است‌ که با عملِ نشئت‌گرفته‌ از معرفت‌ و شناخت، یا برآمده‌ از جهل‌ و نادانی، یا ناشی‌ از اهمال‌ و بی‌اعتنایی، فرصت‌ می‌یابد تا طریقی‌ را برگزیند و گامی‌ را بر گام‌ دیگر ترجیح‌ دهد. و امور همان‌ خواهد بود که‌ وی برای جامعه خود‌ اختیار کرده‌ است.

 

تغییر و تحول‌ تاریخی‌ یا اصطلاحاً‌ «جبر تاریخـی» چیـزی‌ جـز تعامل میان‌ انسان‌ و جهان‌ نیست

با کمال تأسف، متدینین امروز معتقدند که دین فقط برای مرگ است. به این سبب، جوانان که تصور می‌کنند دین با راه زندگی، با کار و کوشش، و با تلاش برای تأمین آینده تطبیق نمی‌شود و هماهنگی ندارد، از دین اعراض می‌کنند. در حالی که به طور مسلم می‌توان گفت، اسلام و یا هر دین خدایی، هیچ یک از غرایز اصلی و احتیاجات ضروری انسان را منع نکرده است. از خوردن و آشامیدن جلوگیری نکرده، بلکه گفته است راه صحیح را برای خوردن و آشامیدن انتخاب کنید! تجاوز نکنید! افراط در خوردن نکنید! عیناً همین ترتیب را در غریزۀ جنسی انسان مشاهده می‌کنیم.

 

امام موسی صدر _سفارش ماندگار

http://www.imam-sadr.com/




 

‌امام موسی صدر: طبیعت ‌جوان تمایل ‌به ‌تحرک ‌و گسست ‌از وضع ‌موجود جامعه ‌است و احساس ‌نیاز به ‌خودنمایی و آرمان‌ها و پاکی درون ‌او، عواملی‌اند که ‌در بسیاری‌ از مواقع‌ او را به ‌حرکت ‌خشنی‌ وامی‌دارد که ‌ما آن ‌را شورش ‌می‌نامیم. اما اگر جامعه، وظیفۀ ‌خانوادگی و اجتماعی‌اش‌ را در برابر جوان ‌انجام ‌دهد و از او در برابر عوامل ایجاد عقده‌ها حمایت ‌کند، از این ‌روحیۀ شورشی ‌بهره‌ خواهد برد. اما اگر در جامعه‌ای، به تربیت‌ خانوادگی بی‌اعتنایی شود و پدران‌ و مادران‌ و جامعه ‌به ‌سرگرمی‌های ‌خود مشغول ‌باشند و در رفتار خود با جوانان ‌دقت ‌نکنند، این ‌شورش ‌با کینه‌توزی‌ همراه‌ خواهد بود.

 

مسیره الامام موسی الصدر. جلد دوم




در یکی از خیابان های فرانکفورت قدم می زدیم. پیشنهاد کردم برویم کافه و با هم قهوه بخوریم. همین که نشستیم، گروهی برای رقص و پایکوبی وارد شدند. از این که وارد چنین مکانی شده بودم، دستپاچه شدم و از پیشنهادم شرمنده. خواستم چیزی بگویم که «دایی» پیش دستی کرد: