دنیای ما

ای انسان! تو سازنده ی تاریخ،آینده،قیامت، بهشت و جهنم هستی.

دنیای ما

ای انسان! تو سازنده ی تاریخ،آینده،قیامت، بهشت و جهنم هستی.

دنیای ما

بسمه تعالی
می خواهیم با هم رشد کنیم. بیایید به هم کمک کنیم بهتر شویم و تابعیت بیشتری از عقل و عشق داشته باشیم تا هوس هایمان.

دیدگاه و نظراتتان را در میان بگذارید.

لطفا به سایر وبلاگ هایمان سر بزنید:
- دنیای ما (http://donyayema.blog.ir)
- برای زندگی ( http://donyayema2.blog.ir )
- علم و اندیشه (http://donyayema3.blog.ir )
- در خدمت انسان (http://mehre8.blog.ir )





آخرین نظرات

۸ مطلب با موضوع «شهید بهشتی» ثبت شده است

 

 

پس از اظهارات رئیس جمهور و واکنش برخی علما به نظرم رسید این متن میتونه کمک کنه که تفاوت نظریه ی امام خمینی (ره) و سایر آقایان بهتر مشخص بشه. و ما به فهم درست تری در خصوص نظریه ی جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه ی فقیه برسیم.

لطفا مطالعه کنید و نظراتتون رو با بنده ی حقیر در میون بذارید.

بنده در این متن در صدد رد یا تأیید سخن رئیس جمهور نیستم. در صدد تبیین درست مسئله هستم.

با تشکر

 

 

دود سیگار هوا را پر کرده بود. پنجره ها را باز می کردند، سرد می شد، وقتی هم می بستند، دود اذیت می کرد. دخترها و پسرها دور میزهای گرد  کنار هم نشسته بودند و مشروب می خوردند؛ آمده بودند برای مناظره. وقت مغرب بود. سید که آمد گفت : اول باید نمازم را بخوانم.حصیرش را انداخت و الله اکبر گفت. بعد بحث شروع شد. سوال ها زیاد بود. بعضی هاش فقط برای مسخره بازی بود یک نفر بلند شد و همین جور مسلسل وار سئوال می کرد، اصلا دنبال جواب نبود سوالاتش هم که ته کشید، گذاشت رفت. یکی دیگه بلند شد و گفت : شنیده ام توی بهشت جوی عسل هست. تکلیف من که عسل دوست ندارم چیه؟ سید خندید و گفت: اول باید ببینم شما رو تو بهشت راه میدن یا نه؟! بعد هم منظم و مرتب جوابش رو داد.

جلسه  که تمام شد، آمدند پائین سوار ماشین شوند، هنوز دورش را گرفته بودند و سوال می پرسیدند بچه ها سوار ماشین شده بودند. او بین جمعیت ایستاده بود که یکی با چاقو بهش حمله کرد. دانشجوها گرفتندش. بچه ها هول کرده بودند. می خواستند از ماشین پیاده شوند اما پدر اشاره کرد  که آرام باشند و بمانند. دانشجوها دنبال تلفن می گشتند که به پلیس خبر دهند. گفت: ایشان حالشان خوب نبود ولشان کنید، بگذارید بروند.

 

دو سه سال مانده به پیروزی انقلاب یک روز شهید بهشتی مارا برای کاری به منزلشان دعوت کردند . من چون فوق العاده و خاص ایشان را که با دیگران از این جهت تفاوت جدی داشت می دانستم سر ساعت در منزلشان حاضر شدم . در منزل دو سه نفر پهلوی ایشان نشسته بودند که با آنها در حال صحبت بودند . وقتی به ساعت نگاه کردند چون احساس کردند هنوز قصد دارند بنشینند به آنها گفتند


آقای بهشتی یک روحانی بسیار شاداب ، پرتلاش ، منظم و در عین حال نظیف و بسیار دقیق و منظم بودند و برای وقت خود حساب جدی قائل بودند . گاهی دیده می شد در تقویم خود می نوشتند ملاقات با فلانی در یکشنبه ساعت 4 بعد از ظهر شش ماه بعد و این وعده را در وقت مقرر آن انجام می دادند .

اگر حادثه ای در برنامه ایشان پیدا می شد قبلاً افراد را مطلع می کردند چون به قرارهای خودشان بسیار مقید بودند . من و برادر شهیدم که در فاجعه حزب با ایشان به شهادت رسید درس فلسفه ما از آثار شهید صدر را ماهی یک بار در خدمت ایشان مباحثه داشتیم و اشکالات ما را برطرف می کردند یک روز که در منزلشان درس بود وسط درس فرزندشان آمد و گفت آقای مطهری دم درآمده و با شما کار دارند . ایشان خیلی جدی به فرزندشان گفتند به ایشان عرض کنید من الان کار دارم اگر مطلبی دارند به شما بگویند من بعد از درس با ایشان تماس خواهم گرفت فرزند ایشان رفت و برگشت و گفت آقای مطهری می گویند خود پدرتان بیایند تا به ایشان بگویم . ایشان هم از ما عذرخواهی کردند و گفتند ناگزیر هستم خودم بروم و بلند شدند و رفتند . وقتی برگشتند دیدیم چهره ایشان از ناراحتی سرخ شده است



یک بار که آقای بهشتی جلسه با بعضی از نوجوانان ایرانی مقیم آلمان ( هامبورگ ) داشت که فارسی هم بلد نبودند شاهد بودم با این نوجوانان خیلی با احترام صحبت می کرد و عجیب این که در برخورد با این نوجوانان مانند بزرگسالان رعایت نظم و وقت شناسی را هم می کرد و من شنیدم به آنها می گفت مثلاً سر ساعت 5 من با دیگران قرار دارم و سر همان ساعت گفت و شنود و خنده اش را با آنها تمام و کار دیگری را شروع می کرد و این طور نبود که مثل بعضی بگویند حالا چون اینها بچه هستند تا هر وقت که دلشان می خواهد بنشینند یا این که زودتر از موعد معین برنامه را با آنها تمام کند .

 


در مرکز اسلامی هامبورگ ، برای ورود خانم ها، تنها داشتن روسری کافی بود. به علاوه دکتر برای حفظ وحدت میان شیعه و سنی


ﺍﻳﻦ ﻭﺍﻗﻌﻴﺘﻰ ﺍﺳﺖ ﻛـﻪ

ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪﺍﻯ ﻛﻪﺗﻘﺴﻴﻢ ﺛﺮﻭﺕ ﻏﻴـﺮ ﻋﺎﺩﻻﻧـﻪ ﺍﺳـﺖ، ﺩﺭ

ﺟﺎﻣﻌﻪﺍﻯ ﻛﻪﮔﺮﻭﻫﻰ ﺍﺯﻣﺮﺩﻡﺍﺯﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭﻧـﺪ

ﻭ ﺍﻛﺜﺮﻳﺘﻰ ﺍﺯﺑﺨـﻮﺭ ﻭ ﻧﻤﻴـﺮﻯ ﻫـﻢ ﺑﺮﺧـﻮﺭﺩﺍﺭ ﻧﻴﺴـﺘﻨﺪ،

ﺗﻔﺮﻳﺢ ﺳﺎﻟﻢ ﻧﻴﺰ ﻣﻔﻬـﻮﻣﻰ ﻧـﺪﺍﺭﺩ.

________

منبع:شهید آیت الله بهشتی _موسیقی و تفریح در اسلام _صفحه ۳۰

کانال شهید بهشتی https://telegram.me/beheshti_ir